زن زیبا belladonna

فروشگاه تدریس دردودل آشپزی

زن زیبا belladonna

فروشگاه تدریس دردودل آشپزی

دوراهی



از دوراهی متنفرم،و باز هم جاده زندگی من به دو راهی رسیده

دوراهی که با انتخاب هرکدام ،صدمه خواهم خورد.


مادر

مادر ای والاترین رویا ی عشق

مادر ای دلوا پس فردای عشق

مادر ای غمخوار بی همتا ی من

اولین و آخرین معنای عشق

زندگی بی تو سراسر محنت است

زیر پای توست تنها جای عشق

مادر ای چشم و چراغ زندگی

قلب رنجور تو شد دریای زندگی

تکیه گا ه خستگی ها یم توئی

مادر ای تنها نرین ما وای عشق

یا د تو آرام می سا زد مرا

از تو آهنگی گرفته نا ی عشق

صوت لالائی تو اعجا ز کرد

مادر ای " پیغمبر زیبای عشق "

ما ه من پشت و پنا ه من توئی

جا ن من ای گوهر یکتا ی عشق

دوستت دارم تو را دیوانه وار

از تو احیاء شد چنین دنیا ی عشق

ای ا نیس لحظه های بی کسی

در دلم برپا شده غوغای عشق

تشنه آغوش گرم تومنم

 

دلم میگیرد

در کلبه ام دائم دلم  میگیرد.روی نیمکت تنهایی

 

دائم از این همه آزار دلم میگیرد

دیگر از واژه دیدار دلم می گیرد

کاش میشد که کمی پنجره میدیدم،گاه

دارد از این همه دیوار دلم می گیرد

گرچه من نام ترا ورد زبانم کردم

بازهم بین دو تکرار دلم می گیرد

حال و هوای دل تو ابری نیست؟آسمان،

من که هر ثانیه صدبار دلم میگیرد

دوست دارم که تو نشنیده بگیری،اما

دارد از دست تو انگار دلم می گیرد

سلام

 

اینجا کلبه عاشقی من است                                                       

این کلبه وسعتی دارد به اندازه دلم و فضایی به حجم حضورم

آنقدر بزرگ است که صدایم از آن سو، این سو به گوش نمی رسد که می گویم: سلام

و آنقدر کوچک که گاهی مجبور می شوم چشمهایم را برای دیدن کرانهایش خسته کنم

می دانی؟

این کلبه برایم خیلی دوست داشتنی است چون به اندازه همین جمله ساده و معصومانه است


می دانی؟

من همه گمشده هایم زندگی ام را در گوشه و کنار این کلبه جستجو می کنم

همه لحظات از دست رفته را می خواهم جایی همین اطراف